41 ماهگی
امسال وانیا خانم یکم با مفهوم عید آشناتر شده بود و بیصبرانه منتظر بود تا عید بیاد و بقول خودش مهمونی بریم و جایزه بگیریم( منظورش عیدی بود ) ساعت سال تحویل بعد از نیمه شب بود و وانیا خواب بود تعطیلات عید برای من که قرار بود از اردیبهشت سر کارم برگردم وقت مغتنمی بود تا با وانیا بگذرونم اخر ماه هم از فرصت استفاده کردیم و یه مهمونی با دوستامون به مناسبت روز مادر ترتیب دادیم خلاصه کلی خوش گذشت عکسا رو طبق معمول ادامه مطلب ببینین چهارشنبه سوری وانیا خانم و هفت سین وانیا خانم روز اول عید حاضر شده بره خونه بابا بزرگاش خونه مادر بزرگ مادری خونه مادر بزرگ پدری و تولد مادربزرگ عید دیدنی ...